skip to sidebar

Sunday, March 29, 2009

My poor peace of mind!

When you haven't forgiven those who've hurt you, you turn your back against your future.

When you do forgive, you start walking forward.

Wednesday, March 25, 2009

خودم و خودم

خوب که فکر می کنم
می بینم نمیتونم اینجا هر چیزی رو بنویسم
شاید به خاطر امتناع از ابراز بعضی از حس های درونیم

به جورایی خیلی خصوصیه ،خیلی!
فقط بین خودم و خودم....

جالبه اون موقع است که به عمق خلوتت پی می بری
تو این خلوت جایی برای نگرانی نیست
دنبال کلمه درست نمی گردی
از اعتراف هیج چیز ابایی نداری
همه چیز مهربونه، حتی سرزنش ها

خلاصه خلوت قشنگیه
الان که خیلی دوستش دارم وهیچ کس و هیچ چیز دیگه ای نمی تونه اونو ازم بگیره

Sunday, March 22, 2009

ابله

تلخی غریبیه
فاصله من تا واقعیت
و فاصله دورتر واقعیت با من
و من چقدر غریبه با دنیای واقعی
و چقدر بیشتر ابله برای همذات پنداری ام با این دنیای خیالی

Wednesday, March 18, 2009

یه خونه

آخ که چقدر دلم یه خونه میخواد
یه خونه گرم با مامان و بابا
یه خونه با صدای بلند تلویزیون
یه خونه حتی اگه مامانش غر بزنه
یه خونه با یه آشپزخونه که یه غذای خوشمزه داره توش قل قل می کنه
یه خونه با یه بابا که مدام داره کانال عوض می کنه
یه خونه با سرو صدای کلی مهمون
یه خونه که می شه بی خیال رو مبلش لم داد و فیلم تماشا کرد
یه خونه با کلی کتاب نخونده
یه خونه با یه عالمه بچه شیطون
یه خونه با گل های شمعدونی

.....یه خونه